صفر و یک دولوپر

سلام سلام

دیروز داشتم با دوستم صحبت میکردم، فهمیدیم یه سری درد مشترک بین ما هست.

خیلی چیزها بود ولی یکیش که روش اتفاق نظر خوبی داشتیم این بود که دانشگاه، ما رو تبدیل به یه نفری میکنه که نسبت به دزدی ها حساس نباشیم.

همون طور که از تعریف کرک کردن برمیاد یه نوع دزدیه.

سلام

یه مسابقه ای هر ساله با حمایت های بنیاد ملی نخبگان و شرکت های ایرانی برگزار میشه به نام ره نشان که هدفش حل مسایل و چالش های دنیای واقعی به کمک نیروی جوانه.

شهریور ماه بود که به طور اتفاقی دیدمش و پروژه هاش بنظرم جالب اومدن و ثبت نام کردم.

توی پروژه هاش با یه کلمه ای بنام «سیکل رانندگی اتوبوس» برخوردم که برام جالب بود.

خب اگه بخواییم فارسیش رو بگیم معادل کلمه Driving Cycle میشه «چرخه رانندگی» ولی همون سیکل هم مرسومه. 😊

اینطوری فرض کنید که چرخه رانندگی یه نموداریه که محور xش میشه زمان و محور yاش میشه سرعت وسیله نقلیه.
به همین سادگی… تموم شد

خب خب
سلام

با توجه به نزدیک شدن به هفته‌های میانی نیمسال، کوئیز ها و میانترم ها زیاد شده.
من یه مشکلی که همیشه داشتم و دارم اینه که استادا میگن سر زمان مشخص مثلا 15:45:00 قابلیت ارسال بسته میشه و بعد از اون دیگه نمی‌تونید آپلود کنید و اگر ایمیل هم بفرستید، قبول نمی کنم.

بخاطر کم کردن احتمال پرسیدن از کسی دیگه یا تبادل پاسخ با دیگران و یا پیدا کردن از کتاب، زمانش رو هم خیلی کم میکنن. (مثلا 40 دقیقه ولی به تعداد زیاد)

پیش اومده که اواخر کوئیز اینترنت ADSL خونه قطع شده و تا بیام فایل رو به گوشی انتقال بدم و لاگین کنم و اپلود کنم و یا اگه تایپی کوتاهه اونو تو گوشی تایپ کنم و بفرستم خیلی طول کشیده.

اینکه بیام اینترنت گوشی رو هات اسپات کنم هم جالبه ولی بازم طول میکشه دیگه تا سیم رو بیاری و بزنی به PC یکم طول میکشه.(مگه اینکه همیشه حواست باشه و این لینک بک آپ رو داشته باشی که همه ندارن خب 😉 )

توی این سری پست ها میخواهم از تجربیات خودم و مشکلات دانشگاه امیرکبیر بنویسم و سعی کنیم تا جایی که میشه یه راه حلی از دید خودم بدم.

این پست اختصاص داره به بخش ثبت نام واحد که اگر در دانشگاه صنعتی امیرکبیر درس می‌خونید احتمالا تجربش کردید و خودتون می‌دونید چه جنگیه برای خودش 🙂

انتخاب واحد بخصوص در سال‌های ابتدایی خیلی مشکله.

خب شروع کنیم…

سلام

یه هفته ای میشه که دارم به زندگیم فکر میکنم حس میکنم خیلی با خودم و اطرافیانم رو در بایستی دارم!

اوضاع خیلی داغونه.😶

باید یکم شادتر باشم… مردم رو شاد کنم.

هرکاری میخوام رو باید انجام بدم فقط یه شرط داره که به بقیه آزار و اذیت نرسونه … تمام.

همینجا هم یه چند پاراگراف نوشتم و پاک کردم. انگار به آزاد بودن عادت ندارم.🙁